تشخیص تومور سر (تجربیات مراقب سلامت)
همان طور که مراقبین سلامت عزیز و مربیان بهداشت گرامی مستحضر هستید، تحصیلات آکادمیک در رابطه با رشته های کاری و شغلی مخصوصا رشته بهداشت مدارس، بسیار مهم و مبرهن است، اما از اهمیت “تجربه” و کار در محیط مدرسه نمی توان غافل بود، از همین رو تیم بهداشتی ها تصمیم گرفته است که از تجربیات همکاران در محیط مدرسه و مواجهه با حوادث و اتفاقات و اقدامات انجام شده، استفاده کرده و در سایت بهداشتی ها جهت استفاده سایر همکاران قرار دهیم.
لازم به ذکر است که این تجربیات ممکن است تجربه نادرست یا نا خوشایندی باشد که درج آن در این سایت به منزله ی تایید آن اقدام یا رفتار نمی باشد بلکه به نام تجربه منفی و درس گرفتن از آن در اختیار شما عزیزان قرار می گیرد.
از تجربیات مراقبین سلامت
تشخیص تومور سر (از تجربیات سرکار خانم معصومه آقایی کارشناس سلامت یکی از مناطق تهران)
معصومه آقایی هستم با ۲۱ سال سابقه مراقب سلامت در طول خدمتم همیشه جزو اولین کسانی بودم که وارد مدرسه میشدم و از همان ابتدا ی ورود دانش اموزان در کنار انها بودم و در برنامه صبح گاه در میان صفوف حرکت می کردم و دانش اموزان را از نظر بهداشت ظاهری و رنگ صورت و نشانه های سلامت و بیماری بررسی می کردم و زنگ های تفریح هم بین دانش اموزان حالات و رفتار آنها را بررسی می کردم و با آنها دوست بودم مدتی بود رنگ چهره امیر حسین برایم غیر طبیعی بود امیر حسین پسر ارام بود و نحوه نگاه کردن امیرحسین این حس را در من ایجاد کرده بود که درد ی را تحمل می کرد .
با او صحبت کردم و شرح حال گرفتم که ایا قسمتی از بدنش درد دارد به خوبی غذا می خورد و خواب او چگونه است و چند ساعت می خوابد و امیر حسین ابراز بی دردی و اظهار کرد که همه گروه های غذایی را می خورد و خواب خوبی دارد
و فقط نگران پدرش بود که بیماراست واز ناراحتی معده رنج می برد .
به اظهارات امیر حسین اکتفا نکردم و از معلم وضعیت درسی و روحی و جسمانی او را در کلاس سوال کردم معلم متوجه بی حوصلگی و خستگی امیر حسین در کلاس شده بود بنابراین از مادر امیر حسین دعوت کردم مادر که در کلاس های طب سنتی و مزاج شناسی بصورت ازاد شرکت می کرد اصرار بر سالم بودن امیر حسین داشت بعد از چند جلسه گفتگو و خواهش و پیگیری بلاخره مادر متقاعد شد که به متخصص مراجعه کند.
امیر حسین به متخصص از سردرد و بی اشتهایی و بی خوابی شکایت کرده بود و بعلت اینکه مادر و پدرش ناراحت و نگران نشوند ابراز ناراحتی نمی کرده که بعد از ازمایشات و نوار مغز و سی تی اسکن متخصص متوجه تومور درناحیه پشت سر شده بود و معرفی به جراح و سریع اقدام به جراحی و برداشتن تومور نمودن و خوشبختانه چون زود متوجه شدند و درمان و جراحی صورت گرفت
در معاینات و مراجعات بعدی متخصص اعلام کرده بود که کاملا درمان شده و جای نگران نیست . پدر و مادر امیرحسین خیلی خوشحال شده بودند و از مدیر و من بخاطر حساسیت و پیگیری خیلی تشکر کردند.
** تجربه دوم:
یک دانش اموز دختر هم مثل این داشتم که دانش اموز ابراز ضعف بینایی و سردرد می کرد با معاینه چشم به بینایی سنجی ارجاع داد م عینک تجویز شده بود دانش اموز بعد از مدتی امد و گفت خانم سرم هنوز هم درد می کند و با عینک هم باز هم نمی بینم که با تماس با بینایی سنجی و مشاوره از من خواست که دوباره معاینه کند و عینک تعویض شد ولی درد و ضعف بینایی بهبود نداشت بینایی سنجی خواست که به متخصص مغز و اعصاب هم ارجاع بدم از اولیاخواستم به متخصص مراجعه نمودن که با آزمایشات و معاینات تکمیلی و سی تی اسکن متوجه تومور شدند که متاسفانه خیلی رشد کرده بود و چون دیر شده بود بعد از یکسال از تشخیص فوت کرد خیلی برام دردناک و عذاب اور بود و همیشه با خودم می گفتم که کاش مربی بهداشت های قبلی متوجه می شدن و زودتر ارجاع می شد و زود درمان می شد.
دیدگاه ها