کمرویی دانش آموزان و پیشنهادهای راهبردی درجهت رفع آن
بهداشتی های عزیز همانطور که مستحضرید، گاهی دانش آموزان دچار کمرویی می شوند، در این پست به بررسی کمرویی در دانش آموزان می پردازیم.
بررسی کمرویی دانش آموزان
مقدمه
يکي از مشکلات رفتاري کودکان، کمرويي است که بر خلاف ساير مشکلات ظاهراً رفتاري آزار دهنده نيست و نه براي خانواده و نه محيط مدرسه مشکلساز نيست و گاهي نيز به عنوان يک حسن از آن ياد ميشود، اما متأسفانه استمرار يک اختلال رفتاري است که در بسياري از مواقع نه تنها مانعي براي شکوفايي قابليت ها، خلاقيت ها و ايفاي مسئوليتهاي کودک در آينده ميشود بلکه میتواند تأثیر مستقیمی بر روی رفتار های اجتماعی فرد داشته باشد و در مواقعی نیز باعث میشود که او از حق و حقوق خود بگذرد.
در کمرويي، کودک فقط به خود توجه داشته و از مواجه شدن با ديگران دچار ترس و نگراني ميشود.اين حالت گاهي به قطع ارتباط و گاهي به ارتباط ناقص تبديل شده و موجب آزار فرد کمرو ميشود و کم کم اعتماد به نفس وي کاهش يافته و دچار مشکلات ديگر رفتاري نيز خواهد شد . پيشگيري، شناسايي و درمان کمرويي امري بسيار مهم است، چون اين اختلال با گذشت زمان پيچيدهتر و درمان آن مشکلتر ميشود. لذا اگر شناسايي زودتر انجام گيرد، درمان نيز سريعتر خواهد بود.
تعریف کمرویی:
کمرویی به مفهوم احساس ناراحتی کردن از بودن در جمع است. كمرويي، صفتي است كه فرد به خاطر ترسويي، احتياطكاري و عدم اطمينانش، از نزديك شدن به ديگران خودداري ميكند. فرد كمرو هشيارانه از مواجهه با افراد يا چيزهاي مشخص يا انجام كاري همراه آنان بيزار است. در گفتار يا كردار خود ملاحظهكار است، از ابراز وجود بيزار است و به طور محسوسي ترسوست. کمرویی یک توجه غیرعادی و مضطربانه به خویشتن در یک موقعیت اجتماعی است که در نتیجهی آن، فرد دچار نوعی تنش روانی ـ عضلانی میشود و شرایط عاطفی و شناختیاش متأثر گردیده، زمینهی بروز رفتارهای خام و ناسنجیده و واکنشهای نامناسب در وی فراهم میشود. به دیگر سخن، پدیدهی کمرویی به یک مشکل شخصی و آزاردهندهی روانی ـ اجتماعی مربوط میشود که همواره به صورت یک ناتوانی یا معلولیت اجتماعی ظاهر میگردد. به کلام ساده، کمرویی یعنی «خودتوجهی» فوق العاده و ترس از مواجه شدن با دیگران؛ زیرا کمرویی نوعی ترس یا اضطراب اجتماعی است که در آن، فرد از مواجه شدن با افراد ناآشنا و ارتباطات اجتماعی گریز دارد. بنابراین:
۱ـ کمرویی، روبهرو شدن با افراد جدید را برای فرد، نگرانکننده و دشوار میکند.
۲ـ کمرویی، وارد شدن به اماکن جدید و کسب و کار و تجارت تازه را برای فرد سخت مینماید.
۳ـ کمرویی، مخفی شدن از انظار و احساس عجز در عین توانمندی را سبب میشود.
باید توجه داشت که احساس کمرویی افراد همیشه در برابر انسانها متبلور میشود نه در برابر حیوانات، اشیا و موقعیتهای طبیعی و جغرافیایی.
نشانههای کمرویی
الف – در کمرویی های ناشی از ضعف اراده، شخص دچار بیحوصلگی میشود. میلی به شرکت در بحثهایی که حتی به خود وی مربوط میشود، ندارد. گاهی حتی به انجام دادن کارهای روزمره نیز تمایل ندارد. مسائل و مشکلات خود را با فرار از موقعیت و یا با پرخاشگری حل میکند. چنین افرادی در ازدواج با مشکل روبرو میشوند; چون به علت ضعف در تصمیمگیری، عملا” همه کارها را به دیگران محول میکنند و اجازه دخالت در امور خصوصی خود را به دیگران میدهند.
ب) معمولا” افراد کمرو از حرف زدن در جمع وحشت دارند. از شوخی کردن با دیگران پرهیز میکنند و دوری و گوشهگیری از مردم را ترجیح میدهند. فرد کمرو اگر شاهد مشاجره و داد و فریاد دو نفرباشند – حتی اگر موضوع به او ربطی نداشته باشد – مضطرب میشود و یا ممکن است به واسطه ترس و هیجان زیاد، حق را به فرد قویتر بدهد. چنین اشخاصی معمولا” جرات شرکت در امتحانات شفاهی، سمینارها و کنفرانسها و بحثهای کلاسی را ندارند.
ج) گاهی فرد برای پنهان کردن ضعفهای شخصیتی و ناتوانیهای خود در روابط اجتماعی، دست به یک رشته فعالیتهایی برای اثبات وجودخویشتن میزند. مثلاً فردی که هنگام سخن گفتن، به شیوهای اغراقآمیز ازقدرت بیان و نفوذ کلام استفاده میکند، میخواهد خود را مهم و برتراز دیگران نشان دهد. حتی مواقعی نیزکه فرد به شیوه ای غیر قابل انتظار ازطریق دست انداختن دیگران و یا مسخره کردن، سعی دارد خود را به شکلی تصنعی مطرح کند، احتمال زیادی وجود دارد که برای جبران عدم اعتماد به نفس و احساس کمرویی در خود دست به این اعمال میزند.
د) معمولاً در افراد کمرو، هوشیاری و دقت و توجه به حداقل میرسد. ترس و وحشت فوقالعاده وفشار درونی، عقل و هوش فرد را درهالهای از ابهام فرو میبرد.
ه) این افراد در ابراز عقاید، علایق و احساسات خود دچار مشکل هستند و دربسیاری از مواقع درخواستها ومخالفتهای خود را بیان نمیکنند که طبیعتاً این امر هم فشار درونی را برای آنها به دنبال دارد.
و) نشانه و جلوههای فیزیولوژیک مانند عرق کردن، خشک شدن بزاق دهان و فرو بردن مکرر آب دهان، انقباض عروق – که پریدگی رنگ صورت را به وجود میآورند – ناراحتیهای مهم تکلم و تنفسی ،گرفتگی گلو و ارتعاش انگشتان و ….(معصومه بذل،۱۳۸۸)
علل كمـــــــــرويي
كمرويي علل مختلفي دارد، بعضي از آنها از اين قرارند :
- وجود فــــرد كمرو در خانواده مثل پدر يا مادر كمـــرو و الگوگيري كودك از او
- تحقيــــر كـــودك در خانه و مدرسه
- برچسب كمـــرويي به كـــودك زدن و تلقين كمــــرويي به او
- مقايسه كـــودك با ديگــــران
- توقــــع بيش از حد از كـــودك داشتن
- تجارب منفــــي كـــودك در موقعيتهاي مختلف
- نقل مكان هـــاي مكــــرر خانواده
- آرمان گــــرايي والدين و يا جامعـــــــه
برخی از علل کمرویی کودکان ممکن است ناشی از یک علت و یا آمیزهای از چند علت زیر باشند
۱) وراثت: برخی از محققان عقیده دارند فیزیولوژی مغز کودکان خجالتی بر رفتار آنها تأثیر میگذارد. همچنین ژنها هم میتوانند تأثیر بسزایی در خجالت کودکان داشته باشند. لذا میبینیم که اغلب کودکان خجالتی دارای پدر و مادر خجالتی یا یکی از نزدیکان خجالتی می باشند که این صفت را از یکدیگر ارث بردهاند.
۲) روابط خانوادگی : کودکانی که روابط و ارتباطات خانوادگی اجتماعی کمی دارند، از حضور در اجتماعات امتناع می ورزند. از طرف دیگر، والدین حمایتگر ممکن است با رفتارهای افراطآمیز خود، ترس حضور در موقعیتهای جدید را در دل فرزندانشان به وجود آورند . نگرانی بیش از حد مادر و مراقبت دائم او از فرزند موجب میشود که کودک از بازی با دوستان و کودکان دیگر محروم و منزوی شود. همچنین سختگیری بیش از حد نسبت به کودک و تنبیه و توبیخ او به دلایل بیهوده به خصوص در مقابل دوستان و همسالان او موجب ایجاد عدم اعتماد به نفس و احساس کمبود در کودک میشود و در نتیجه کودک ترجیح میدهد در مقابل دیگران حاضر نشود.
۳) فقدان تعاملات اجتماعی: کودکانی که از جمع و اجتماع دور نگه داشته شدهاند، ممکن است از بودن در بین سایرین احساس ناراحتی و فشار کنند. آنها فاقد مهارتهای اجتماعی مطلوب هستند و چون نمیدانند در جمع چه باید بکنند، لذا ترجیح میدهند در گوشهای تنها و ساکت بنشینند . زمانی که کودک تابع بزرگترها باشد و نظارت شدیدی بر کارهای او شود، احساس ناتوانی در داشتن استقلال و تصمیمگیریهای شخصی میشود.
۴) احساس کمبود: احساس کمبود کودک از مهمترین دلایل خجالت در کودکان محسوب میشود. این احساس به دلیل وجود برخی از عیوب جسمی مانند لنگی پاها، چاقی، ضعف شنوایی و بینایی، کوتاهی قد و یا بلندی بیش از اندازه قد به وجود میآید.
۵) احساس عدم امنیت کودک: کودکی که احساس امنیت و آرامش نمیکند، از همصحبتی با دیگران دوری میکند. این امر یا به دلیل نگرانی شدید او یا به دلیل عدم اطمینان به دیگران و ترس از خود آنها یا ترس از مسخره کردن آنها میباشد.
۶) تجارب انتقادآمیز و ناگوار: کودکانی که مرتب از سوی والدین و اعضای خانوادهشان مورد انتقاد، سرزنش و تمسخر قرار میگیرند دچار ضعف، ناتوانی، کمبود اعتماد به نفس و شرمساری میشوند .
۷) عوامل شخصیتی: نوزادان حساس و تحریکپذیر ممکن است در آینده خجول و کمرو شوند .
۸) رفتارهای آموخته شده: کودکان از طریق مشاهده رفتار دیگران، شیوه تعامل با اجتماع را یاد میگیرند. آنها بیشتر رفتارها و عکس العملهای والدین شان را الگو قرار میدهند. والدین خجالتی و کمرو، کودکانی خجول بار می آورند .
۹) ترس از شکست: کودکانی که دچار شکستهای پی در پی شدهاند، ممکن است از ترس شکستهای بعدی، انزوا و دوری گزیدن از جمع را برگزینند .
احساس خجالت و کمرویی احساسی دوسویه است؛ احساسی است مرکب از هیجانهایی مثل ترس و علاقه، تنش و رضایت، میل و اضطراب. احساس خجالت موجب تند شدن ضربان قلب و بالارفتن فشار خون میشود. فرد مقابل میتواند خجالتی بودن شخص را از روی نگاه گریزان و رو به پایین وی، کمحرفی و کم حرکتی وی تشخیص دهد
۱۰) توجه بیش از اندازه : والدینی که مرتب درباره گفتهها و نظرات دیگران راجع به کودک صحبت میکنند، ممکن است ترس از ابراز وجود را در دل فرزندشان به وجود آورند . این کودکان تصور میکنند که مدام زیر ذرهبین هستند و هر حرفی بزنند و هر کاری که انجام بدهند، موشکافانه تجزیه و تحلیل خواهد شد. به همین دلیل ترجیح می دهند، هیچ صحبتی نکنند .
۱۱) کمرویی اختیاری: برخی از کودکان به طور اختیاری کمرویی را انتخاب میکنند. این گروه رفتارهای خجالت آمیز بیشتری نسبت به کودکانی که وارد محیطی جدید میشوند، از خود نشان میدهند .(فردوس فر ۱۳۹۲،)
نقش معلمان در برابر كودكان کمرو
كوششهاي معلمان در اجتماعي كردن هر چه بيشتر اين گونه كودكان، از اهميت خاصي بر خوردار است. معلم فهميده و مهربان و دلسوز در موقعيتي قرار دارد كه گاه با تغييرات جزيي ميتواند كودك منزوي را هر چه بيشتر به فعاليتهاي اجتماعي در مدرسه بكشاند. يك تجربه موفقيتآميز در يك فعاليت گروهي، براي اينگونه كودكان آغاز بسيار خوبي است. كودك منزوي نياز دارد كه احساس كند عضو با ارزش يك يا چند گروه است. او هرگاه در فعاليتهاي زندگي واقعي ارضا شود، نيازي به عقب نشيني به ميدان روياهاي خويش براي ارضاي خواسته هاي اساسي اش نخواهد داشت.
معلم آگاه بايد توجه داشته باشد كه كودك كمرو و منزوي نيز داراي تواناييها و شايستگي هاي ويژهاي است كه با راهنمايي و تشويق ميتوان آنها را در يك فعاليت گروهي به كار گرفت. هر گاه شركت وي در فعاليتي با تحسين ديگران همراه باشد، او تشويق به تكرار عمل موفقيت آميز خويش در موقعيتهاي گروهي خواهد شد. موفقيت در يك عمل تا حد زيادي در بالا بردن اعتماد به نفس كودك ودر نهايت در تغيير نگرش هاي كودكان ديگر نسبت به او تأثير خواهد گذارد.
در مقابله با كمرويي و كسب اعتماد به نفس پيشنهادات عملي زير ميتواند تا حدود زيادي در زمينه كمك به كودكان كمرو و گوشهگير مفيد و مؤثر باشد و آنان را در نيل به اعتماد به نفس ياري دهد.
۱- با پذيرفتن رفتار نامطلوب كودك ميتوان به او اطمينان بخشيد؛ اغلب ميبينيم كه كودك ترسو و منع شده، با رفتار پرخاشگرانه خويش سعي ميكند به خود اعتماد ورزد. شايد اين نخستين گام در نيل به اعتماد به نفس است. او بايد احساسات خود را ابراز كند تا آنكه پذيرش بيابد و آنگاه به تغيير آنها بپردازد.
۲- در كودكان اعتماد به نفس به وجودآوريم؛ براي احساس امنيت و شايستگي، ابراز احساسات، اساس و ضروري است. كودكي كه ميگويد من ميترسم كمتر از كودكي كه ترسش را بيان نميكند، ميترسد. كودكي كه به يك شخص غريبه ميگويد برو بيرون، من تو را دوست ندارم؛ سريعتر از كودكي كه هيچ چيزي به زبان نميآورد و تنها به گريستن ميپردازد، راه كنار آمدن با احساسات خويش را ميآموزد. عمل كردن به شيوههاي مثبت، به همه ما اعتماد به نفس ميدهد.
۳- تجارب موفقيتآميز در كودك ايجاد امنيت ميكند؛ كودكي كه نيازهايش برآورده شده، در مقايسه با كودكي كه پيوسته ناكامي را تجربه كرده است، از اعتماد به نفس بيشتري برخوردار است. اين تجارب خانه و مدرسه هر دو را در بر ميگيرد. هرگاه مدرسه براي كودك ارضاكننده باشد و تجارب جالبي را برانگيزد، كودك در آن شاد و امن خواهد بود.
۴- تجارب متناسب با سطح و ميزان رشد كودك، تجربياتي كه او را در حل مسائل ياري دهد، پشتيباني توام با تفاهم بزرگسالان در زمينه نيازهاي كودك، همگي در نيل به ايجاد احساس امنيت و شايستگي در كودك مؤثر هستند.
(خبرگزاری مهر۱۳۹۵)
چند نکته:
ـ مهمترین عارضه خجالتی و گوشهگیری، درونی کردن مشکلات است که می تواند به صورت کاهش حرمت نفس، اضطراب، تنهایی و حتی افسردگی بروز کند.
ـ در صورت عدم اصلاح، اکثر موارد گوشهگیری و خجالتی بودن کودکان پیشدبستانی میتواند در سنین بعدی و حتی بلوغ ( به اشکال و انواع مختلف ) ادامه یابد.
ـ اگر چه ریشه اکثر موارد خجالت و گوشهگیری کودکان پیوند عاطفی ناامن است ( سال اول تولد ) ولی مطالعات نشان دادهاند که پیوند عاطفی کودک با پدر ( خصوصاً تعامل مداوم و بازی کردن پدر با کودک در ۱ تا ۳ سالگی ) بیش از پیوند عاطفی کودک با مادر در اجتماعی شدن کودک و جلوگیری از گوشهگیری کودک مؤثر است.
توصیههای مشاورهای برای والدین در جهت از بین بردن کمرویی کودکان
۱) به والدین این کودکان میگوییم که کودکان از رفتار شما الگو میگیرند، پس طوری رفتار کنید که کمرویی در کودکان تقویت نشود. در ضمن یادتان باشد که به این کودکان برچسب نزنیم.
۲) لازم است والدین با تشکیل جلسات هفتگی یا روزانه در خانه فرصت اظهارنظر در مورد مسایل مختلف را برای کودک فراهم کنند.
۳) بهتر است رفت و آمدهای خانوادگی و دوستانه را بیشتر کنید.
۴) با ثبتنام فرزندتان در باشگاههای ورزشی یا کلاس های هنری، روحیه فعالیت های گروهی را در او تقویت کنید.
۵) تا میتوانید اعتماد به نفس فرزندتان را تقویت کنید، تمام رفتارهای مثبت وی را تشویق کنید و از تشویق کردن رفتارهای منفی خودداری کنید و او را در صورت لزوم متوجه اشتباهاتش بکنید.
۶) کمرویی کودک را ملاکی برای ابراز محبت به او قرار ندهید.
۷) حوصله به خرج دهید و اجازه دهید کودک صحبت های خود را به پایان برساند.
۸) مسوولیتهایی را به کودک دهید تا او را با جامعه پیرامونش مرتبط کند، مثل خرید مایحتاج خانه یا خرید های دیگر.
۹) سعی کنید کودک را با بچه های دیگر مقایسه نکنید. بلکه او را فقط با خودش مقایسه کنید.
۱۰) اگر مدرسه میرود با معلم وی صحبت کنید و خواهش کنید با پرسش سوالهای ساده در کلاس شرایط تشویق اش را فراهم کند.
۱۱) از معلم او بخواهید مسوولیتهای در حد توان کودک به وی محول کند و او را در فعالیتهای گروهی درسی سهیم کند.
۱۲) از معلم ورزش کودک بخواهید که حتماً اورا برای شرکت در بازیهای گروهی تشویق کند.
۱۳) در میهمانیهای خانوادگی کودک را تشویق کنید تا اشعاری را که حفظ کرده یا درسهایی که فراگرفته برای میهمانان بخواند.
۱۴) در نهایت اگر مساله حل نشد، به متخصص روانشناس بالینی کودک مراجعه کنید.
چند راهكار عملي:
۱٫عوامل كم رويي كودك خود را بشناسيد و سعي كنيد آن رابه حداقل برسانيد.
- سعي كنيد انجام كارهايي را از كـــودك درخواست نماييد كه ميدانيد ازعهده آنها برميآيد. با اين كار اعتماد به نفس او را افزايش ميدهيد و خود به خود زمينه كمرويي را در او كاهش ميدهيد.
- اگر ترس و نگراني شما در مورد فرزندتان زياد از حد باشد، ناخودآگاه اين ترس را به كودكتان نيز منتقل مي كنيد. اگر اين روش را ادامه دهيد، امكان عمل و ابتكار را از او مي گيريد. سعي كنيد همه چيز را از قبل برايش آماده نسازيد، بلكه به او كمك كنيد تا بتواند در برابر موقعيت هايي كه احتمال خطر در آن مي رود عكس العمل مناسبي نشان دهد.
- عــرصه بـــرخوردهاي كـــودك را با محيط خارج گستــــرش دهيد. شـــرايطي به وجود آوريد كه كودك در محيط اجتماعي قرار بگيرد و نحوه تعامل با ديگران را ياد بگيرد. محيط اجتماعي بايد براي كودك جذاب باشد و بتواند به كودك كمك كند تا به صورت فعالانه در محيط اجتماعي شركت كند.
- كـــودك را وابستـــه به خود نكنيــــد.فرزندخود را صرفا به اين دليل كه بهتر ميتوانيد آن را تحت كنترل يا سازماندهي در آوريد، تشويق به وابستگي نكنيد. به او ياد دهيد كه خودش بايد مستقلانه در برابر محيط رفتار كند.
۶٫بازي هاي دسته جمعي، نقش مهمي در كاهش كم رويي كودك دارد. به او كمك كنيد تا با هم سن هاي خودش به صورت دسته جمعي بازي كند.
- با او بازي كنيد. سعي كنيد در هنگام بازي، محيط اجتماعي را براي او باز سازي كنيد و از او بخواهيد كه در آن محيط نقش بازي كند. به عنوان مثال محيط يك مغازه (و يا هر جايي كه او در آن دچار كم رويي مي شود) را باز سازي كنيد و از او بخواهيد كه نقش كودكي كه قصد خريد از مغازه دارد را بازي كند.
- با تشكيل جلسات هفتگي يا روزانه در خانه، فرصت اظهارنظر در مورد مسايل مختلف را براي كودك فراهم كنيد.
- بهتر است رفت و آمد هاي خانوادگي و دوستانه را بيشتر كنيد.
- با ثبت نام فرزندتان در باشگاههاي ورزشي يا كلاس هاي هنري، روحيه فعاليت هاي گروهي را در او تقويت كنيد.
- يكي از علل كم رويي ضعف اعتماد به نفس است، پس تا مي توانيد اعتماد به نفس فرزندتان را تقويت كنيد،تمام رفتارهاي مثبت وي را تشويق كنيد و از تشويق كردن رفتارهاي منفي خودداري كنيد و او را در صورت لزوم متوجه اشتباهاتش بكنيد.(در مكاتبات بعدي مي توانيم درباره اعتماد به نفس كودك بيشتر با هم صحبت كنيم)
- مسووليت هايي را به كودك بدهيد تا او را با جامعه پيرامونش مرتبط كند، مثل خريد مايحتاج خانه يا خريدهاي ديگر. ( محمدصادق آقاجانی،۱۳۹۳)
دیدگاه ها